آکستر

بعد از مدت‌ها (در واقع دو سه هفته) روی دو تایپوگرافی جدید، یعنی یک عدد درونگرا و یک عدد برونگرا، کار کردم، اما اونقدر باهاشون ور رفتم که دیگه خودم خسته شدم. این جور مواقع طرح‌هام رو تو گروه‌های تلگرامی مثل گروه طراحان گیکتوری می‌گذارم تا نظر بقیه رو جویا شم و بدونم خوششون می‌آد یا نه. این بار هم طرح‌هام رو گذاشتم و خوشبختانه نظرشون مثبت بود.

کار دیگه‌ای که به زودی می‌خوام انجام بدم طراحی اولین استیکر شیت زندگی‌مه. تا حالا تجربه نکردم و یه خرده هیجان دارم. جزو برنامه‌م بود تا آخر تابستون روی چند استیکر شیت با موضوع‌های مختلف کار کنم، ولی داریم کم‌کم به شهریور نزدیک می‌شیم و هنوز طرحی نزدم. با همه‌ی اینها اگه خوب پیش رفتم استیکر شیت‌های بیشتری درست می‌کنم. راستی، چند روز پیش روی چند طرح استیکر کیبورد کار کردم که خیلی خوشم اومد. دوست دارم زودتر بفرستمشون، اما دارم جلوی خودم رو می‌گیرم، چون تا الان یه عالمه استیکر کیبورد فرستادم و اگر اشتباه نکنم ۴۷ طرح منتشر نشده دارم.

اتفاق دیگه امروز این بود که کار تو مزرعه خیلی خسته‌م کرد. قصد داشتم نونوایی برم که منصرف شدم و خونه موندم. اما یه عالمه گوجه چیدم. اگر اشتباه نکنم حدود ده پونزده کیلوی دیگه گوجه دارم که هنوز سبز هستند. بعضی از بوته‌ها دارند دوباره گل می‌دن و بعضی‌ها هم ضعیف شدند و امروز و فرداست که بپوسند. و راجع به خیارها بگم که علف‌های هرز بوته‌های خیار رو پوشوندند و اصلا پیدا نیستند. بامزه اینجاست که بوته‌های بادمجونم هنوز گل ندادند و بیشترشون کوچولو موندند. باید بیشتر بهشون آب بدم ولی واقعا نمی‌رسم. کار تو مزرعه خیلی سخته. سخت ولی لذت‌بخش!