0666
چند ساعت پیش طرحهام رو تحویل گرفتند و از اونجایی که تعداد طرحها زیاد بود حدس میزنم در دو نوبت منتشر کنند. قصد دارم تا پایان بهار طرحهای بیشتری براشون بفرستم. این بار طراحی استیکر کیبورد و استیکر بولت ژورنال رو هم تو برنامهم گذاشتم. اولین باره سراغ طراحی این نوع از استیکرها میرم و نمیدونم میتونم طرحهای پرفروش داشته باشم یا نه. ولی امتحان میکنم، حالا شد، شد؛ نشد هم نشد!
ساعتی پیش زن عمو برای آخرین دیدار اومد خونهمون و گفت ساعت ده شب از خونه حرکت میکنند و چند ساعت بعد ایران رو به مقصد عربستان ترک میکنند. گله میکرد امروز عمو جوش آورده بود. خندیدم و گفتم نشنیده بگیره. جواب داد مصطفی هم همین طور میگه. نمیدونم چرا عمو اصرار داره همه مثل اون فکر کنند. اگه به خاطر مسائل مالی هم میگه خب، فکر کنه خانمش بعد از چهل سال زندگی مشترک این مقدار پول رو صرف سفر زیارتیش داره میکنه. یا اصلا این پول رو میخواد واسه خودش خرج کنه. دیگه عصبانیت و حرص و جوش نداره که. وقت خداحافظی ازش خواستم دعامون کنه.
فردا صبح زود میرم مزرعه و سعی میکنم به روال سابق، مرتب و منظم، به امور خونه و کارهام برسم. سه هفتهی دیگه تابستون شروع میشه و بیصبرانه منتظر دریافت آمار فروش بهاره هستم. بعد از دریافت آمار با دقت بیشتری در طول تابستون طراحی میکنم. اگه همه چیز خوب پیش بره و مشکلی پیش نیاد در خودم این ظرفیت رو میبینم که تا اول پاییز دویست طرح جدید بزنم.