0544
گاهی مسیری رو میری و بعد وسط راه متوجه میشی این مسیر رو اشتباه اومدی. برمیگردی و مسیر تازهای رو طی میکنی. گاهی حتی ممکنه تا انتها بری و بعد متوجه بشی این مسیر کوتاه مسیر درستی برای تو نبود و دوست داری خطرات بیشتری رو به جون بخری، بنابراین مسیر تازهای برای خودت انتخاب میکنی... اما گاهی همهی مسیرها رو کنار میگذاری و راهی رو انتخاب میکنی که از همه سختتر و غیرممکنتره و میدونی شاید هرگز به انتها نرسی، و با اشراف به این موضوع به راهت ادامه میدی چون میدونی امکان برگشت وجود نداره.
در حال حاضر وضعیت من این طوره. پایان راهم رو میدونم و هدف روشن و واضحه، اما این مسیر سختتر از اون چیزی بود که تصور میکردم. در میانهی راه قرار دارم و میدونم برگشت غیرممکنه و فقط باید پیش برم و پیش برم.