آکستر

دیشب واسه میرزا زنگ زدم تا نوبت سم‌پاشی بگیرم. قبلش همه موارد رو چک کردم تا بدونم دقیقا راجع به چه چیزهایی می‌خوام بپرسم و صحبت کنم. اما بعد از خداحافظی متوجه شدم مگس مدیترانه‌ای رو فراموش کردم. دوباره زنگ زدم. این بار صدا قطع و وصل می‌شد. وقتی ازش پرسیدم گفت مشکلت الان شپشک سپرداره یا مگس مدیترانه‌ای. گفتم مگس. فکر کردم دفعه قبل متوجه شده و سم اون رو جداگانه باید تهیه کنم و سم این رو جدا. ولی اون فکر کرد دفعه اول برطرف شده و الان فقط قضیه مگس مطرحه. این رو بعد از خداحافظی دوم متوجه شدم. حالا نمی‌دونم نوبتی که بهم داد سر جاشه یا نه. چون گفت برای مگس سم پاشی لازم نیست. باید تله بگذارم. از دیشب دارم خودم رو واسه همچین چیز ساده‌ای اذیت می‌کنم. اصلا تونستم منظورم رو خوب برسونم یا نه. روم نمی‌شه دوباره زنگ بزنم و نوبت رو قطعی کنم. می‌گذارم واسه روز یکشنبه یا شاید هم شنبه. آخه چرا این طوری‌ام؟ مدت‌ها بود چنین مسئله‌ای برام پیش نیومده بود. فکر کردم دیگه در من از بین رفته. اما هنوز تو من هست... وقتی منظورم رو بد ادا می‌کنم واقعا اذیت می‌شم...