0793
صدای تابستون رو به خاطر بسپار. شاید این آخرین تابستونت باشه. وقتی چشمهات رو میبندی و گرمای مرداد تو رو بغل میکنه و خوش داری بخوابی به جیک جیک کلافهی گنجشکها گوش کن. بگذار تک تک این لحظات در تو رسوخ کنه. شاید لحظهی بعد هرگز نتونی چشمهات رو باز کنی و این آخرین باری باشه که عرق از سر و روت میریزه. آخرین باری باشه که مامان صدات میزنه. آخرین باری باشه که طراحی میکنی. آخرین باری باشه که به مزرعه میری. آخرین باری باشه که رویاپردازی میکنی. آخرین باری باشه که زیر دوش سرد میری. آخری باری باشه که به چهرهی مامان نگاه میکنی. آخرین باری باشه که نفس میکشی... صدای تابستون رو از یاد نبر.