آکستر

0647

می‌تونم بگم امروز تقریبا هیچ کاری نکردم. فقط روی سه طرح ساده کار کردم و قصد داشتم روی یه تایپوگرافی برای اسکین کار کنم که اصلا حس و حالش نبود. بیشتر دور و بر مامان می‌چرخیدم و هی ازش می‌پرسیدم چی می‌خواد و چی لازم داره. احتمالا فردا هم به مزرعه نمی‌رم و خونه می‌مونم و همه جا رو تر و تمیز می‌کنم چون ممکنه خاله‌ها بیان. تقریبا هفته‌ای یه بار خونه رو مرتب می‌کنم. اون هم به خاطر روی گل مامان. اگه به خودم بود فکر نکنم سال به سال چیزی رو تکون می‌دادم!

یکی دو ساعت پیش فروش استیکرهام رو ارزیابی کردم و حدس می‌زنم تا حالا فروش دویست و بیست تایی رو رد کردم. اگر سیصد رو رد کنم یعنی ماهانه صد تا استیکر فروختم که رشد و پیشرفت قابل توجهیه. باید ببینم چقدر حدسیاتم درست از آب در می‌آد. سعی می‌کنم تا چهارم پنجم خرداد سری آخر استیکرهای فصل بهار رو براشون بفرستم تا به فروش برسند. باقی کارها به دوره‌ی تابستون می‌رسه و بعید می‌دونم از فروش بهاری چیزی بهم برسه.

اونقدر ایده‌های جورواجور و بزرگ و کوچیک و ساده و شلوغ و عجیب و غریب تو دفتر اسکیسم دارم که حد نداره. همین حالا چهارصد طرح دارم که می‌تونم روشون کار کنم ولی هم وقت و انرژی کم می‌آرم و هم این روزها لپ‌تاپم داره اذیتم می‌کنه و در اولین فرصت باید یه مدل جدیدتر بخرم. از نظر سخت‌افزاری همه جوره عقبم.

   سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، 19:20  توسط شبگرد  |