0400
دیروز که برق رفت اینترنتم قطع شد و بعد حتی وقتی برق اومد دیگه وصل نشد، تا امروز صبح که قبل از رفتن به محل کار دوباره وصل شد و بعد وقتی به خونه برگشتم دیدم باز قطعه. هیچ چی دیگه! زنگ زدم به شاتل و فعلا اوضاع روبهراهه. ولی گفتند باید تا فردا صبر کنم و اونها چند مرتبه خطم رو بررسی میکنند تا دقیقا علت این قطع و وصل شدن رو بررسی کنند.
صبح موقع کار یه خرده از دست معین دلخور شدم. هیچ دوست نداشتم شاخههایی که بریدم رو تو دید علی و مجبتی بگذاره. بهش گفتم بگذار همون جا که انداختم بمونند و وقتی خشک شدند و برگهاشون ریخت خودم جمعشون میکنم، ولی به حرفم اعتنا نکرد و همه رو جمع کرد و حالا دقیقا تو دید علی و پسرش هستند و خدا میدونه تا شنبه چهها میکنند. جالب اینجاست که قبلا بارها راجع به بگومگویی که بین من و مجتبی شده بود گفته بودم و تأکید کرده بودم دوست ندارم بهانهای بهشون بدم که پاشون رو تو محل کارمون بگذارند، ولی باز معین کار خودش رو کرد و هزار جور توجیه کرد که اونها دیگه نمیآن و به شعورشون میرسه که نباید بیان. در حالی که اصلا این طور نیست و اتفاقا همین چند روز پیش بدون اجازه وارد شدند و ناچار شدم برم پیش عمو و قضیه رو براش تعریف کنم. و همین رفتار اخیرشون نشون داد چقدر بیشعور هستند و قلدرمأبانه رفتار میکنند. کاش معین کمی سیاست داشت.
بگذریم! قصد دارم ویدیوی جدید رو به طراحی وبسایت اختصاص بدم. فعلا دارم روش کار میکنم و احتمالا فردا ضبط میکنم و پس فردا، یعنی جمعه، تو کانالم میگذارم. کنجکاوم بدونم چه بازخوردی میگیرم. این رو هم بگم کمکم دارم وسوسه میشم علاوه بر فتوشاپ آموزش اسکچاپ یا نرمافزارهای دیگه رو هم درست کنم.
راستی، دیشب خیلی بد خوابیدم. در طول شب چند بار بیدار شدم و خوابهای درهم برهم دیدم. یکی از خوابها این طوری بود که رفتم سلمونی و سبزعلی داشت موهام رو درست میکرد. داشتم دوماد میشدم. و جالب اینجاست که با یه ماده لزج که ظاهرا برای ماشین بود موهام رو درست میکرد. یعنی به جای ژل :)) تو خواب هم چشمهام از حدقه در اومده بود :))