0384
امروز همه جا رو تعطیل کرده بودند. هوا سرد شده و همچنان داره آروم آروم بارون میباره. ظاهرا فردا هم بارونیه و از سهشنبه دوباره سر و کله خورشید خانم پیدا میشه. هوا یه طوری سرد شده که حتی وقتی تو خونه هستیم و بخاریها روشنه یه کوچولو احساس سرما میکنیم. دعا میکنم هیچ آدمی بدون سرپناه نباشه و به خصوص در این روزهای سرد زمستون دلهامون گرم باشه و کنار عزیزانمون باشیم.
صبح که بیدار شدم دوست داشتم ویدیوی آموزشی جدیدی درست کنم، ولی بعد از مدتی منصرف شدم و چند فیلم و همین طور مراسم گرمی امسال رو دانلود کردم و به تماشا نشستم. البته بیشتر وقتم به کارهای خونه گذشت چون مامان از صبح کمی کسالت داشت و نمیخواستم تو همچین روزی حالش بدتر شه. صبح برای بردن آب نارنجها آمدند. دقیقا همون موقع بارون شدت گرفته بود و مجبور شدم بطریها رو با زحمت بلند کنم و تو ماشین بگذارم. نمیدونم چرا اصرار داشتند تو همچین روزی بیان. خب، میگذاشتید واسه دو روز بعد که هوا کمی بهتر شد. در هر صورت کمی ارزونتر از قیمت بازار فروختیم. مامان اصرار داشت زودتر ردشون کنیم.
راستش طراحی هم اصلا نکردم. منتظرم تا کارهایی که برای گیکتوری فرستادم روی صفحهم قرار بگیره و بعد برم سراغ کارهای دیگه. دوست دارم بدونم فروش این استیکرها به چه صورته و کدوم یک بیشتر مورد استقبال قرار میگیره تا بیشتر اون مدلی طراحی کنم. تقریبا چهل روز مونده به پایان سال و باید سعی کنم یه جمعبندی نسبت به کارهای امسالم داشته باشم و با برنامه و ایدههای جدید سراغ سال آینده برم.
وضعیت صدای لپتاپم همچنان داغونه. صداها رو با اکو پخش میکنه و فعلا هر چقدر گوگل کردم و سر و کله زدم درست نشد که نشد. یه خرده اذیت میکنه و نمیدونم فقط صدا رو این طوری پخش میکنه یا موقع ضبط هم مشکل داره. به خاطر همین دستم به ساخت ویدیو نمیره. حالا شاید چند ویدیو ساختم و روشون موسیقی گذاشتم و بدون صدا ضبط کردم. ولی آخه تا کی؟ خدا کنه زودتر درست شه.